چکیده داستان
در مورد هنرمندی به نام جوزپ بارتولی که در سال 1939 میلادی روایت شده و او مجبور میشود از زادگاه خود اسپانیا که پس از جنگ داخلی، تحت دیکتاتوری فرانسیسکو فرانکو قرار گرفته، فرار کند. او مانند هزاران پناهنده دیگر اسپانیایی به فرانسه رفت و در اردوگاه کار اجباری، زندگی جدیدی را آغاز نمود. اما پناهندگان در اردوگاه، قربانی بدرفتاری شده و همگی از سوء تغذیه رنج میبردند. با این حال، جوژپ با یک ژاندارم (پلیس نظامی فرانسوی) دوست شده و مخفیانه یک مداد و کاغذ به دست میآورد. در نهایت جوزپ بارتولی به نیویورک و مکزیک میرود و در آنجا با نقاشی به نام فریدا کالو آشنا شده و عاشق وی میشود...